در علم اطلاعات و دانششناسی زبانی داریم به نام زبان نمایهسازی. برای طبقهبندی و دستیابی سهل و آسان به کتاب از فهرستنویسی استفاده میشود و برای تمام اقلام اطلاعاتی به جز کتاب از نمایهسازی. فهرستنویسی به هر روشی که انجام شود چه بر اساس طبقهبندی کنگره و چه به روش دیویی امریست کاملاً تخصصی که نیاز به دانش و مهارت فرد فهرستنویس دارد. نمایهسازی برای ایجاد همزبانی بیشتر بین تولیدکننده و استفادهکننده اطلاعات به وجود آمده است و زبانی است موضوعی (1). در واقع در نمایهسازی ما با سه گروه روبرو هستیم. تولیدکننده محتوا، نمایهساز و استفادهکننده محتوا. اگر استانداردهای لازم رعایت شود انتظار میرود این همزبانی و نزدیکی در آنچه در ذهن ماست با آنچه جستجوگر انتظار دارد بیشتر شده و اختلاف در درک موضوع یا مفهومسازی کمتر شود. دو دسته اصلی زبان نمایهسازی داریم: طبیعی و کنترلشده.
زبان طبیعی گویا، رسا، متنوع، با لغات هممعنی و مترادف بیشمار، سهولت در استفاده با انعطافپذیری بالاست. در برابر زبان کنترلشده با گویایی پایین، عدم انعطافپذیری و مستم آموزش برای استفاده است. اما در عوض با کنترل واژههای هممعنی و مترادف، سریعتر بازیابی را انجام میدهد در حالی که زبان طبیعی با ریزش کاذب اطلاعات روبروست و نقاط متعدد بازیابی ایجاد میکند. به عبارتی دیگر فرض کنید فردی نیازمند برقراری ارتباط در جامعه است. اگر برای استفاده از کلمات به دقت فکر کرده و برای برقراری یک ارتباط محترمانه از قبل آموزش دیده باشد با انتخاب کلمات و عبارات مناسب، پیام خود را با کمترین سوءتفاهم به مخاطب رسانده و از هرگونه تعبیر نادرست خودداری مینماید. حال آنکه یک فرد آموزش ندیده در بیان درخواست خود با سختی روبروست هرچند که در نهایت ممکن است به هر روشی پیام را منتقل کند اما در این بین با انواع کلمات و عبارات اضافی، گاهاٌ نامناسب و بیربط روبرو خواهیم بود.
پزشکان، وکلا، گروههای پشتیبانی و امداد (انفورماتیکی، تعویض قطعه تجهیزات و .) و تمام افرادی که مستقیماً با افراد جامعه در تماس هستند همه روزه با این مشکل روبرو هستند. هر یک از افراد فوق زبانی تخصصی دارند که فردی که نیازمند خدمات آنهاست از دانستن آن زبان بیبهره است که به خودی خود مشکلی به حساب نمیآید. مهم آن است که فرد قادر به بیان سئوال و مشکل خود به صورت سیستماتیک نیست و متخصص در برابر قادر به درک مشکل و این شکاف در درک زبانی گاهی آنقدر عمیق است که راهحل پیشنهادی کلاٌ نادرست ارائه میشود. گاهی به نظر میرسد همگان نیازمند آموزش در بیان دقیق خواسته هستیم و مهارتها و تکنیکهای جستجو را چه در محیط وب و چه در اجتماع باید تقویت نماییم.
1- نوروزی، علیرضا. ولایتی، خالید. (1389). نمایهسازی موضوعی: نمایهسازی مفهومی. نشر چاپار. تهران.
در علم اطلاعات و دانششناسی زبانی داریم به نام زبان نمایهسازی. برای طبقهبندی و دستیابی سهل و آسان به کتاب از فهرستنویسی استفاده میشود و برای تمام اقلام اطلاعاتی به جز کتاب از نمایهسازی. فهرستنویسی به هر روشی که انجام شود چه بر اساس طبقهبندی کنگره و چه به روش دیویی امریست کاملاً تخصصی که نیاز به دانش و مهارت فرد فهرستنویس دارد. نمایهسازی برای ایجاد همزبانی بیشتر بین تولیدکننده و استفادهکننده اطلاعات به وجود آمده است و زبانی است موضوعی (1). در واقع در نمایهسازی ما با سه گروه روبرو هستیم. تولیدکننده محتوا، نمایهساز و استفادهکننده محتوا. اگر استانداردهای لازم رعایت شود انتظار میرود این همزبانی و نزدیکی در آنچه در ذهن ماست با آنچه جستجوگر انتظار دارد بیشتر شده و اختلاف در درک موضوع یا مفهومسازی کمتر شود. دو دسته اصلی زبان نمایهسازی داریم: طبیعی و کنترلشده.
زبان طبیعی گویا، رسا، متنوع، با لغات هممعنی و مترادف بیشمار، سهولت در استفاده با انعطافپذیری بالاست. در برابر زبان کنترلشده با گویایی پایین، عدم انعطافپذیری و مستم آموزش برای استفاده است. اما در عوض با کنترل واژههای هممعنی و مترادف، سریعتر بازیابی را انجام میدهد در حالی که زبان طبیعی با ریزش کاذب اطلاعات روبروست و نقاط متعدد بازیابی ایجاد میکند. به عبارتی دیگر فرض کنید فردی نیازمند برقراری ارتباط در جامعه است. اگر برای استفاده از کلمات به دقت فکر کرده و برای برقراری یک ارتباط محترمانه از قبل آموزش دیده باشد با انتخاب کلمات و عبارات مناسب، پیام خود را با کمترین سوءتفاهم به مخاطب رسانده و از هرگونه تعبیر نادرست خودداری مینماید. حال آنکه یک فرد آموزش ندیده در بیان درخواست خود با سختی روبروست هرچند که در نهایت ممکن است به هر روشی پیام را منتقل کند اما در این بین با انواع کلمات و عبارات اضافی، گاهاٌ نامناسب و بیربط روبرو خواهیم بود.
پزشکان، وکلا، گروههای پشتیبانی و امداد (انفورماتیکی، تعویض قطعه تجهیزات و .) و تمام افرادی که مستقیماً با افراد جامعه در تماس هستند همه روزه با این مشکل روبرو هستند. هر یک از افراد فوق زبانی تخصصی دارند که فردی که نیازمند خدمات آنهاست از دانستن آن زبان بیبهره است که به خودی خود مشکلی به حساب نمیآید. مهم آن است که فرد قادر به بیان سئوال و مشکل خود به صورت سیستماتیک نیست و متخصص در برابر قادر به درک مشکل و این شکاف در درک زبانی گاهی آنقدر عمیق است که راهحل پیشنهادی کلاٌ نادرست ارائه میشود. گاهی به نظر میرسد همگان نیازمند آموزش در بیان دقیق خواسته هستیم و مهارتها و تکنیکهای جستجو را چه در محیط وب و چه در اجتماع باید تقویت نماییم.
1- نوروزی، علیرضا. ولایتی، خالید. (1389). نمایهسازی موضوعی: نمایهسازی مفهومی. نشر چاپار. تهران.
درباره این سایت